پرهیز از نادیده گرفتن خانواده ها:

نکات مهم انتخاب همسر و یکی از راه‌هایی که شما می‌تونید طرف مقابلتون رو بهتر بشناسید رابطه برقرار کردن با خانواده‌ اون و شناخت خانوادش هستش محیط خانواده یکی از جاهایی هستش که ما انتظار داریم شخص خود واقعیش رو نشون بده.

البته ممکنه در روزهای اول ، جلوی شما ارتباطش با خانوادش مصنوعی باشه اما در بلندمدت ارتباط واقعیش رو در محیط خانواده با افراد صمیمی خانوادش نشون میده شما اونجا می‌تونید نوع برخورد و رفتارش رو با افراد صمیمی زندگیش ببینید شک نکنید که این رفتار، رفتاری خواهد بود که در آینده در محیط زندگی با شما خواهد داشت.

بسیاری از افراد قبل از ازدواج میگن که ما نمی‌خوایم خانواده‌ای مثل خانواده‌ خودمون تشکیل بدیم در واقع میگن که میخوان الگوهای رفتاری خانواده‌ خودشون رو دوباره ایجاد نکنند و الگوهای جدیدی برای خانواده‌ خودشون پایه‌ریزی کنند شاید شما هم این جمله‌ها رو شنیده باشید که مثلا میگن که ” من مثل پدرم نیستم”. ” من نمی‌خوام یه خونواده‌ شبیه خونواده‌ پدر و مادرم داشته باشم “. “من به شما میگم که زندگی یعنی چی ؟  خونواده یعنی چی ؟ “

ببینید، گفتن این حرف‌ها خیلی خیلی راحت‌تر از عملی کردن و اجرایی کردن اونها هست منظورم این نیست که انسان قدرت تغییر الگوهای ذهنی خودش رو نداره ، چرا حتما داره اما می‌خوام بگم که انقدر راحت نیست این تغییرات که ما فکر کنیم با حرف زدن می‌تونیم این الگوها روتغییر بدیم و یک زندگی تشکیل بدیم که مثلا سیصد و شصت درجه با زندگی خانوادگیمون فرق بکنه.

این کار یه کار طولانی مدته و برای اینکه ما بتونیم تغییراتی ایجاد بکنیم ، نیاز به کاروکوشش زیاد، آموزش زیاد و ممارست و تمرین هستش حالا بهترین کار این هستش که ما به خود فرد نگاه کنیم و ببینیم آیا این فرد تا اون لحظه که داره این حرفا رو برای ما می‌زنه آیا تونسته یک تغییر درست و حسابی در خودش ایجاد کنه؟

مثلا همه بگن که آره فلانی درنقطه‌ A  بوده و الان با تغییراتی که خودش ایجاد کرده با تمرین با ممارست با آموزش تونسته برسه به نقطه‌ B . خیلی تغییر کرده .آیا تا اون لحظه که داره با ما ازدواج میکنه آیا چنین تغییراتی رو در خودش ایجاد کرده یا نه؟  

اگر ایجاد کرده یعنی این که خب این آدمی هستش که اهل حرف زدن نیستش اهل عمل کردنه اما اگر تا اون لحظه تغییرات آن چنانی نداشته یعنی از این به بعد هم خیلی ما نمی‌تونیم مطمین باشیم که بتونه این تغییراتی که دلش می‌خواد رو ایجاد بکنه شاید هم فقط آدمی باشه که اهل شعاردادن و حرف زدن باشه پس باید روی این نکته دقت بکنید

یه نکته‌ی مهم دیگه هم که باید دقت کنید  این هستش که ازدواج یک رابطه‌ خطی بین دو نفر نیست تعامل بین فقط دختر و پسر نیست ازدواج در دو سطح انجام میشه یکی در سطح خانواده و دیگری در سطح فرد .

در واقع با آشنایی دو نفر،  قراره دو خانواده با هم آشنا بشن معمولا موقع ازدواج دختر و پسر مخصوصا اگر خودشون با هم آشنا شده باشند علاقه‌مند شده باشن کمتر دیگه به مسایل منطقی توجه می‌کنن ، بیشتر درگیر عاطفه و احساس هستند بنابراین وقتی پای خانواده‌ها به میون میاد واونا طرف شور و مشورت بچه‌ها قرار بگیرن می‌تونن خانواده‌ها به مسایل منطقی قضیه بیشتر توجه کنند.

در واقع اگر خانواده‌ها و بچه‌ها کنار هم قرار بگیرن موقع ازدواج انگار که منطق و عشق کنار همدیگه قرار گرفته و قرار هست که یک ازدواج عاقلانه و عاشقانه اتفاق بیفته البته منظورم به اون دسته از خانواده‌هایی که واقعا می‌بینیم که بی‌منطق هستند و جز این که بچه‌ها رو تحت فشار بذارن کار دیگه‌ای بلد نیستن ، نیستش.

من منظورم خانواده‌هایی هستش که با حضورشون می‌تونن ازدواج رو منطقی‌تر و عاقلانه‌تر بکنن و کمک فکری باشن برای بچه‌هاشون.

پس من خواهش می‌کنم از دختر پسرا که خانواده‌هاتون رو کاملا نادیده نگیرین سعی کنید که از مشورت اون‌ها توی ازدواج‌تون استفاده بکنید و با اون‌ها در این زمینه تعامل کنید

پرهیز از تعجیل و تاخیر :

ببینید  هرگز نباید به صورت شتابزده و عجولانه ازدواج بکنید باید با آرامش وقت بذارید برای اینکه طرف رو بشناسید گاهی اوقات کسایی پیش ما میان و وقتی ازشون می‌پرسیم که مثلا شما چقدر طول کشید که با هم ازدواج کردین؟  

می‌بینیم اصلا از روز آشنایی تا روزی که عقد کردند ، شده دوهفته ، انقدر مدت کوتاه ، اصلا با این همه شتاب برای چی باید یک نفر ازدواج بکنه و دو هفته اصلا مدت کافی نیست برای اینکه دو نفر همدیگه رو بشناسن حالا دلایل مختلفی ذکر می‌کنن.

مثلا خانواده‌هامون همدیگه رو می‌شناختن یا یک عجله‌ای در کار بوده پسر می‌خواسته بره مسافرت دختر میخواسته درس بخونه بره فلان شهرستان وهزارویک دلیل هم میارن ولی این دلیل‌ها  اصلا دلیل‌های قابل قبولی نیست شما برای آشنایی قبل از ازدواج باید وقت بذارید و تا زمانی که طرف رو نشناختی نباید تن به ازدواج بدیم.

از طرف دیگه باید پرهیز کنید از تاخیر،  یعنی چی ؟

یعنی نیاید  یه آدم آرمانی برای خودتون تصور بکنید که می‌خواید برسید به این آدم و این آدم روهم خداوند خلق نکرده یعنی شما درگیر کامل‌گرایی و آرمان‌گرایی نشین و هی مثلا خواستگارتون رو رد کنید یا هر دختری که میرید خواستگاری یه عیب و ایرادی روش بذارید و رد کنید و ازدواج نکنید بنابراین سعی کنید که از عجله کردن برای ازدواج همچنین تاخیرهای بی‌مورد برای ازدواج پرهیز کنید.

حفظ استقلال :

یکی از موارد مهمی که در زندگی زناشویی خیلی اهمیت داره استقلال هستش  شما وقتی که تازه با هم دیگه ازدواج می‌کنید خانواده‌ها نمی‌تونن شما رو به رسمیت بشناسن به عنوان یک خانواده‌ی مجزا ، شما هنوز پسرشون هستید ، هنوزدخترشون هستید.

می‌خوان تو زندگیتون دخالت کنن میخوان هنوز بهتون بکن نکن ، کنن چرا ؟ چون هنوز شما از اون‌ها کنده نشدید اونا حس رفتن شما رو ندارن   هنوز نمی‌تونن شما رو به عنوان یک خانواده به رسمیت بشناسند بنابراین به شدت پرهیز کنید از این که بخواید زندگیتون رو تو خونه‌ مادرشوهر پدرشوهریا مادر زن و پدرزن شروع بکنید.

اگر شما زندگی رو اونجا شروع بکنید احتمال اینکه شما بتونید خانواده‌ی خودتون رو به عنوان یک خانواده‌ی مجزا به دیگران بشناسونید  و کاری کنید که دیگران خونواده‌ شما رو به رسمیت بشناسن خیلی احتمالش کم خواهد شد حتی اگر شده در یک اتاق زندگی کنین ولی خیلی بهتر از این هستش که شما در یک خونه‌ هزار متری زندگی بکنید ولی کنار پدر شوهر مادر شوهر یا کنار پدرزن مادرزن باشید.

استقلال خیلی مسیله‌ مهمی هستش و شما باید اون رو واقعا در نظر داشته باشید و تلاش بکنید که بتونید یک زندگی مستقل رو تشکیل بدین.

 پرهیز از خودفریبی :

یکی دیگه از مسایلی که خیلی مهمه وقتی یه نفر اومده خواستگاری شما یا شما رفتین خواستگاری یک دختری و می‌بینید که اون دختر یا پسر اصلا به شما نمی‌خوره شما با هم تفاهم ندارین یه سری مسایل طرف داره که اصلا به مذاق شما خوش نمیاد و شما دوست ندارید اون شرایط رو حالا هر چیزی که هست  ، تحت تاثیر القائات دیگران قرار نگیرد.

خیلی وقتا متاسفانه والدین یا دوستان آشنا از سر ناآگاهی ، شروع می‌کنن به شما نصیحت‌هایی رو میگن که این نصیحتها کاملا غلط هستن ولی می‌خوان شما رو تحت تاثیرقرار بدن  یکی از رایج‌ترین این‌ها این هستش که ، ” ببین عزیزم تو همه‌ی زندگیا از این مشکلات هست ، منم با مثلا زنم اول زندگی این مشکلات رو داشتیم منم با شوهرم اول زندگی این مشکلات رو داشتیم ولی آروم آروم که یه خورده گذشت و ما بچه دار شدم الان ببین همه‌ اونا حل شده ببین به تفاهم رسیدیم ” ببینید  اینا همه امیدهای واهی هستش.

اون چیزی که مهمه و ملاک شما باید باشه زمان حاله ، نباید بشینید به امید اینکه طرف ممکنه در آینده یک تغییراتی بکنه

اگه برای شما مثلا تحصیلات مهمه اگر می‌بینید کسی که می‌خواید باهاش ازدواج بکنید اون تحصیلات مطلوب  شما رو نداره همین الان خداحافظی کنید فکر نکنید این میاد و در آینده مثلا به خاطر عشق به شما یا به خاطر قول و قراری که اینجا الان با شما میذاره  میره درس میخونه و تغییر می‌کنه و اون آرزوهای شما رو براورده می‌کنه ، نه چنین چیزی اتفاق نمیفته .

ملاک زمان حال هستش .  آیا الان اون چیزی که من می‌خوام هست اگه نیست  قیدش رو بزنید برید دنبال کسی که اون ملاک‌های شما رو داشته باشه البته ملاک‌ها نباید آرمانی و رویایی باشه بلکه باید  ملاک‌های منطقی داشته باشید .

پرهیز از خرافات :

ببیند دوستان بعضی وقتا شما تحت تاثیر عقاید خرافی ازدواج می‌کنید عقاید خرافی که حالا یا تو خونوادتون هست یا توی جامعه‌ای که زندگی می‌کنید مثلا عقد دختر عمو پسر عمورو در آسمان‌ها بستن .اعتقاد به اینکه این اومده خواستگاری من قسمت این بوده .این دختر سر راه من قرار گرفته تقدیر این بوده .

یا شانس و اقبال یا این که بهتون میگن من در خواب دیدم که مثلا تو با سید ازدواج می‌کنی دیگه خوشبختیت تضمین میشه ، اگر شما گرفتار عقاید خرافی باشید حتما ازدواج‌تون با شکست مواجه میشه و احتمال اینکه به طلاق عاطفی یا طلاق رسمی کشیده بشه زندگیتون زیاده  پس حواستون باشه نباید تن به خرافات و اوهام یا سنت‌های غلطی که در خانواده تون یا جامعه‌تون وجود داره ، بدین و بر اساس اون‌ها ازدواج بکنید.

پرهیز از یک سو نگری ( خطای هاله ای ) :

 یکی دیگه از نکاتی که باید خیلی دقت داشته باشید این هستش که تحت‌تاثیر یک عامل عقل و هوش خودتون ر از دست ندید و بخواید ازدواج بکنید مثلا طرف خیلی زیباست خیلی خوش اندام یا خیلی ثروتمند خیلی زندگی لاکچری داره ، مدیر کله ، فلان شغل رو داره ، شما اینقدر تحت تاثیر این یه دونه عامل قرار بگیرید که بقیه‌ جهات اون فرد رو دیگه در نظر نگیرید.

بقیه‌ عوامل درنظر شما کمرنگ بشه این رو بهش میگن خطای هاله‌ای .در واقع شما فقط به یک عامل توجه می‌کنید و بقیه‌ عوامل دیگه رو در نظر نمی‌گیرید این موضوع خیلی می‌تونه در زندگی شما تاثیر گذار باشه و متاسفانه باعث شکست زندگی زناشویی تون بشه پس سعی کنید به همه‌ عوامل دقت داشته باشید و همه‌ عوامل رو با هم در نظر بگیرید.

عدم پذیرش شرایط غیر متعارف :

 یکی دیگه از نکاتی که باید خیلی بهش دقت داشته باشیم این هستش که شما قرار نیست شرایط غیر متعارف طرف مقابل رو بپذیرید  حالا چه دختر باشه چه پسر ، مثلا بعضی وقتا طرف میگه که ببین من چون باید از خانواده مواظبت کنم یا مثلا مادرم مریضه یا پدرم مریضه یا مسنه و من باید ازش پرستاری بکنم.

بنابراین اگر تو می‌خوای با من ازدواج کنی باید این شرط من رو بپذیری که ما همیشه کنار مثلا مادرم زندگی کنیم یا یه جایی زندگی کنیم که خیلی نزدیک باشه به خونواده‌ من که من بتونم به این‌ها رسیدگی بکنم یا اینکه مثلا یه خانومی شاغل هست و مرد میاد میگه که ببین تو اگر که می‌خوای سرکار بری باید حقوق خودت رو سر ماه بدی به من.

اصلا کارتت باید دست من باشه و این پول کاملا در اختیار من باشه یا از این جور شرایطی که غیرمتعارف هستش  و شما ممکنه خوشتون نیاد. دوست عزیز این جور مواقع اگر این شرایط برات جالب نیست دوست نداری خیلی راحت از توی اون رابطه بیا بیرون وبا چنین فردی ازدواج نکن .

برگشت از نیمه راه ضرر :

یه نکته‌ی خیلی مهم دیگه که باید بهش توجه بکنید  این هستش که شما در اون زمانی که دارید با طرف مقابلتون آشنا میشین در دوره‌ی آشنایی و نامزدی ، قبل از اینکه بخواید عقد رسمی بکنید شما باید مرتب وضعیت ارتباطتون رو ارزیابی بکنید ببینید که آیا در شرایط مناسبی هستید ؟

با شناختی که از طرف به دست آوردید آیا هنوز می‌خواین تو اون رابطه بمونین یا نه؟  آیا طرف فرد مورد نظر شما هست یا نه ؟  ببینید شما تا قبل از عقد رسمی می‌تونید خیلی راحت از توی رابطه بیاین بیرون بدون اینکه مسایل حقوقی اون عقد دامن شما رو بگیره شما می‌تونید خیلی راحت بگید که ، نه من از این فرد خوشم نمیاد ، نه ما به درد هم نمیخوریم و از اون رابطه بیاید بیرون حتی اگر نامزد کرده باشید.

اما زمانی که عقد دایم اتفاق بیفته  دیگه تمام مسایل حقوقی یک ازدواج برای شما هم هست یعنی باید برید دادخواست طلاق بدید واز مجاری قانونی طلاق بگیرید از همدیگه . بنابراین سعی کنید که در اون مدتی که دارید با هم آشنا میشید و نامزد هستید مرتب وضعیت رابطتون روارزیابی کنید و در صورتی که می‌بینید به درد هم نمی‌خورید از اون رابطه خارج بشید و رابطه رو تموم کنید .

انتظارات واقع بینانه از مشکلات زندگی :

یکی از نکات دیگه ای که باید مد نظر داشته باشید این هستش که شما باید از مشکلات ازدواج انتظارات واقع‌بینانه داشته باشید بسیاری از دختر پسرها مشکلی که دارن این هستش که فکر می کنن که وقتی ازدواج بکنن همه چیز گل و بلبله یا اینکه چون عاشق هم هستند.

این عشق میتونه باعث بشه که اینها همه‌ مشکلات رو به راحتی در کنارهم حل بکنن یا اینکه اصلا مشکلی سر راه زندگیشون قرار نمی‌گیره چرا ؟ چون خیلی با هم تفاهم دارن در صورتی که این شکلی نیست همیشه در زندگی زناشویی ممکنه مشکلات پیش بیاد حالا مشکل ممکنه کوچیکتر باشه یا بزرگتر باشه اصولا هر جایی که پای ارتباطات انسانی در میون هستش همیشه یه سری دردسرها وجود داره مخصوصا که توی ازدواج ما باید بتونیم هم رابطه‌ خودمون رو مدیریت کنیم هم رابطه‌ دو تا خانواده رو.

بنابراین اگر شما انتظارات واقع‌بینانه‌ای از مشکلات ازدواج و زندگی زناشویی داشته باشید خب به راحتی با این مشکلات مواجه می‌شید شوکه نمیشید در جهت حل مشکلات خیلی راحت اقدام می‌کنید. زن و شوهر موفق ، زن و شوهری هستند که می‌دونن برای ساختن زندگی باید تلاش کنند برای به وجود آوردن تفاهم بیشتر باید تلاش بکنن باید مهارتهاشون رو افزایش بدن بنابراین انتظارات واقع‌بینانه از مشکلات زندگی زناشویی داشته باشید تا بتونید راحتتر این مشکلات رو حل و فصل بکنید.